خود تحریکی می تواند برای تعریف هر گونه رفتار خودآرام کننده خودآگاهانه یا ناخودآگاه که فرد انجام می دهد استفاده شود. این رفتارها معمولاً به صورت صداها یا حرکات تکراری هستند. تحریک صوتی (یا تحریک شنوایی) به طور خاص به هر رفتار خود تحریکی اشاره دارد که شامل استفاده از تارهای صوتی، دهان، لب ها و گوش ها می شود. دلایل تحریک از فردی به فرد دیگر متفاوت است. با این حال، این رفتارها معمولاً برای کمک به یک فرد برای تحریک حواس، کاهش اضطراب، مقابله با اضافه بار حسی، ابراز ناامیدی یا تسکین ناراحتی جسمی به کار می روند.
در حالی که رفتارهای تحریک کننده ممکن است در همه افراد دیده شود، اما معمولاً با افراد مبتلا به اوتیسم، اختلال نقص توجه و بیش فعالی و سایر اختلالات مرتبط است. همچنین انواع مختلفی از رفتارهای تحریک کننده مانند دیداری، لمسی، کلامی و دهلیزی وجود دارد. این مقاله به بررسی تحریک کلامی به تنهایی و همچنین علائم، مثالها، دلایل انجام آن و نحوه مدیریت آن می پردازد.
تحریک صوتی چیست؟
تحریک صوتی (همچنین به عنوان تحریک شنوایی یا صدا در آوردن نیز شناخته می شود) را می توان به عنوان هر رفتار خود تحریک کننده ای که شامل استفاده از تارهای صوتی، دهان، لب ها و گوش ها می شود، درک کرد.
هنگامی که ما به طور کلی به تحریک فکر می کنیم، به دلیل اینکه بخشی از معیارهای تشخیص اوتیسم است، معمولاً با اوتیسم همراه است. با این حال، این رفتارها در میان افراد با تفاوتهای عصبی رشدی متفاوت رایج است، بنابراین افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی نیز رفتارهای تحریک کننده از خود نشان میدهند.
با این حال در این موارد، دلایل تحریک متمایز خواهد شد. به عنوان مثال افراد مبتلا به بیش فعالی به عنوان وسیله ای برای بهبود کنترل تکانه و تمرکز، درگیر رفتار خود تحریکی می شوند. در حالی که افراد اوتیستیک تمایل دارند این کار را برای تسکین اضطراب یا اضافه بار حسی انجام دهند. تظاهرات و نوع رفتار تحریک کننده نیز ممکن است متفاوت باشد. به هر حال، بیش فعالی و اوتیسم اختلالات عصبی هستند که قسمت های مختلف مغز را تحت تاثیر قرار می دهند.
نشانه ها و مثال های تحریک صوتی
این نوع تحریک معمولاً به صورت قهقهه، آواز خواندن، پاک کردن بیش از حد گلو، تکرار کلمات خاص و ایجاد صداهای تکراری (مانند زمزمه) ظاهر می شود. دکتر احسان حسینی سیانکی میگوید: «نشانههایی که باید مراقب آنها باشید شامل تکرار مکرر صداها یا کلمات خاص، تثبیت الگوهای صوتی خاص، و درگیر شدن در تحریک صوتی در محیطهای مختلف می باشد». این رفتارها ممکن است از نظر شدت و شکل از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. ایشان اضافه می کند: «علاوه بر این، این رفتار می تواند شامل آواسازی کردن، آه کشیدن، خواندن مکرر یک آهنگ یا حتی تکرار مکالمه هایی از برنامه های تلویزیونی یا فیلم باشد.
چرا افراد مبتلا به بیش فعالی یا اوتیسم خود تحریکی دارند؟
دکتر حسینی سیانکی میگوید: «این رفتار میتواند عملکردهای مختلفی از جمله خودتنظیمی حسی، تحریک حسی، ارتباط و بیان احساسات را انجام دهد. بنابراین، میتوان گفت که تحریک صوتی به دلیل تفاوتهای پردازش حسی، چالشهای تنظیم عاطفی و نیاز به خود آرامبخشی رخ میدهد.
او میافزاید: «این میتواند حسی از پیشبینی پذیری و کنترل را در دنیایی فراگیر ایجاد کند، یا به عنوان روشی برای بیان احساسات درونی که ممکن است برقراری ارتباط کلامی دشوار باشد، عمل کند.
به عنوان مثال، یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ بر روی بزرگسالان اوتیستیک و غیر اوتیستیک نشان داد که بزرگسالان اوتیستیک (تشخیص داده شده و مشکوک/خود تشخیص داده شده) گزارش دادند که حساسیت های حسی و تحریک پذیری بیشتری نسبت به بزرگسالان غیر اوتیستیک دارند.
آنها دریافتند که حساسیت حسی این افراد اثرات منفی عاطفی، فیزیکی و شناختی بر افراد دارد. بنابراین، تحریک بهعنوان یک مکانیسم خودتنظیمی عمل میکرد که امکان بیان عاطفی مثبت و منفی و حواسپرتی شناختی را فراهم میکرد.
علاوه بر این، این کار نشان داد که سرکوب این رفتارها هم بر احساسات و هم بر شناخت تأثیر منفی دارد. با این حال، به دلیل فشار اجتماعی، افراد تمایل داشتند بدون توجه به آنها آنها را سرکوب کنند.
چگونه تحریک صوتی مدیریت می شود؟
در حالی که تحریک صوتی نباید به عنوان یک رفتار منفی تلقی شود، گاهی اوقات ممکن است در زمان های نامناسب رخ دهد و در نتیجه افراد احساس نیاز به سرکوب رفتارهای خود کنند. در چنین لحظاتی می توان از استراتژی های مختلف مدیریتی به عنوان ابزاری برای کمک استفاده کرد. این می تواند شامل اصلاحات رفتاری، درمان و در مورد افراد مبتلا به بیش فعالی، دارو باشد. دکتر حسینی سیانکی ابزارهای مدیریتی زیر را به عنوان ابزاری برای کمک به جهت یابی تحریک صوتی فهرست کرده است. او بیان می کند که بهترین رویکرد چند وجهی است:
-اصلاحات محیطی: ایجاد یک محیط حمایتی با ابزارها و منابع حسی می تواند به افراد کمک کند تا تجربیات حسی خود را تنظیم کنند و نیاز به رفتارهای تحریک کننده را کاهش دهند. فراهم کردن فضاهای آرام، ابزارها و اشیاء حسی می تواند به خود تنظیمی کمک کند.
-رفتارهای جایگزین: شناسایی رفتارهای جایگزین و قابل قبول اجتماعی که نیازهای حسی یکسانی را برآورده می کنند، می تواند به تغییر جهت تمایلات تحریک کننده کمک کند.
-مهارتهای ارتباطی: توسعه مهارتهای ارتباطی از طریق گفتاردرمانی، آموزش مهارتهای اجتماعی، یا سیستمهای ارتباطی تقویتی و جایگزین میتواند راههای جایگزینی را برای بیان خود در اختیار افراد قرار دهد و نیاز به تحریک صوتی را کاهش دهد.
-راهبردهای مقابله ای: آموزش راهبردهای مقابله ای مانند فعالیت های ذهن آگاهی، تکنیک های زمینه سازی و مهارت های تنظیم هیجان می تواند به افراد کمک کند تا احساسات طاقت فرسا را بدون توسل به تحریک کردن مدیریت کنند.
-رویکردهای فردی: مناسب سازی مداخلات با نیازها، ترجیحات و حساسیت های حسی خاص فرد ضروری است. همکاری با فرد، مراقبین آنها و یک تیم چند رشته ای می تواند استراتژی های موثری را به همراه داشته باشد.
-حمایت اجتماعی: آموزش اعضای خانواده، همسالان و مربیان در مورد رفتارهای تحریک کننده می تواند درک و پذیرش را تقویت کند و محیطی فراگیرتر ایجاد کند.
رفتارهای جایگزین احتمالی
همانطور که در بالا ذکر شد، رفتارهای جایگزین را می توان به عنوان وسیله ای برای برآورده ساختن همان نیازهای حسی مانند تحریک استفاده کرد. برخی از نمونههایی از جایگزینهای سالمتر برای تحریک صوتی شامل استفاده از توپهای فشاری، پارچههای نرم یا شرکت در تمرینهای تنفس عمیق است.
دکتر حسینی سیانکی می گوید: «مکیدن همچنین میتواند به برخی افراد کمک کند تا خودشان را سازماندهی کنند، توجهشان را افزایش داده و خود را آرام کنند. او همچنین به “تکنیک های شرطی سازی شمارش ۵،۴،۳،۲،۱” به عنوان تمرین دیگری اشاره می کند که می تواند مفید باشد. در حالی که این تکنیک را می توان به روش های مختلف انجام داد، او به عنوان مثال موارد زیر را بیان می کند:
-پنج چیز را که می توانید ببینید فهرست کنید.
-چهار چیز را لمس/احساس کنید.
-سه چیز را که می توانید بشنوید گوش دهید و به اشتراک بگذارید.
-دو چیز را که می توانید بو کنید نام ببرید.
-چیزی را پیدا کنید که بتوانید مزه آن را بچشید یا در مورد چشیدن آن فکر کنید.
مداخلات بالینی برای تحریک صوتی
با توجه به مدیریت بالینی دکتر حسینی سیانکی، پزشکان ممکن است به استفاده از ترکیبی از روشهای درمانی توجه کنند. ایشان می گوید: «اینها شامل درمان شناختی رفتاری، درمان پذیرش و تعهد و تکنیک های یکپارچگی حسی است. این حیاتی است که افرادی که تحریک صوتی را تجربه می کنند برای یافتن تعادلی بین ابراز خود و ارتباطات عملکردی تلاش کنند. بنابراین این روش ها اغلب در کنار اجرای رفتارهای انطباقی با هدف افزایش رفاه کلی و کیفیت زندگی آنها مورد استفاده قرار می گیرند.
در حالی که توجه به این نکته مهم است که در حالی که مدیریت رفتارهای تحریک کننده می تواند از نظر اجتماعی شدن و روابط برای فرد مفید باشد، رفتارهای تحریک کننده نباید به عنوان یک صفت منفی که نیاز به “اصلاح” یا “درمان” دارد، تلقی شود.
به هر حال افراد نوروتیپیک نیز خود تحریکی دارند و تحریک روشی است که بدن برای آرام کردن خود ایجاد میکند. بنابراین تحریک نباید به عنوان چیزی که باید سرکوب شود تلقی شود و در برخی موارد، تحریک کردن میتواند بسیار سرگرمکننده نیز باشد!
در همین راستا، توجه به این نکته نیز مهم است که هم بیش فعالی و هم اوتیسم به شدت مورد انگ هستند. در نتیجه برخی از افراد ممکن است متوجه شوند که (آگاهانه یا ناخودآگاه) رفتارهای تحریک کننده خود را پنهان می کنند.
در این موارد افراد باید در مورد موضوع به عنوان وسیله ای برای کشف هر گونه انگیزه «ناشناخته» تحقیق کنند. در حالی که تحریک کردن خود ممکن است در کوتاه مدت مفید باشد، اما این یک موضوع طاقت فرسا است که می تواند منجر به فرسودگی شغلی شود.