آنسفالیت یک بیماری خود ایمنی است که با التهاب بافت های داخل مغز مشخص می شود. یک پاسخ خود ایمنی ممکن است باعث این التهاب شود. از طرف دیگر برخی عفونتها نیز ممکن است باعث این التهاب شوند. در نتیجه مغز شروع به متورم شدن می کند که منجر به سردردهای شدید، سفت شدن مفاصل و سردرگمی ذهنی می شود. آنسفالیت به طور فزاینده ای به ویژه در جمعیت جوان شایع است. به شرطی که تشخیص به موقع انجام شود، بهبودی از آنسفالیت در مدت کوتاهی امکان پذیر است. یکی از راهکار های مناسب درمان توانبخشی آنسفالیت می باشد.
توانبخشی آنسفالیت چگونه کار می کند؟
توانبخشی آنسفالیت شامل درمان های سنگین و مراقبت های ویژه از ابتدای روند بهبودی است. زمان بهبودی در افراد مختلف متفاوت است. برخی از بیماران ممکن است طی چند سال بهبود یابند ولی در برخی دیگر ممکن است یک عمر طول بکشد. در هر صورت درمان توانبخشی آنسفالیت یک مرحله حیاتی پس از تشخیص است. این امکان وجود دارد که بیمار در مدت کوتاهی بهبود نیابد. درمانهای خاص ممکن است نیاز به مدت طولانیتری داشته باشند تا برای بیمار عملی و مفید باشند.
اهداف درمان توانبخشی برای بیماران آنسفالیت شامل ایجاد عادات و سیستم ها خواهد بود. همچنین از وسایل کمکی نیز استفاده خواهد شد که وضعیت آنها را جبران می کند. به بیماران تکنیک ها و استراتژی هایی آموزش داده می شود که به آنها در ادامه زندگی روزمره و تکمیل وظایف روزمره کمک می کند.
اهداف توانبخشی برای بیماران آنسفالیت
درمان توانبخشی آنسفالیت ممکن است از مرکز یا بیمارستان شروع شود اما باید تا زندگی عادی و خانه بیمار نیز ادامه یابد. برخی ممکن است برایشان سخت باشد که با زندگی روزمره خود سازگار شوند. توانبخشی نیاز به تمرکز بر روی مسائل عملی و روش هایی دارد که می توانند به زندگی روزمره خود تبدیل شوند. توانبخشی برای همه بیماران یک فرآیند متفاوت است. گفته می شود برای یک فرآیند توانبخشی ایده آل، ممکن است با متخصصان رشته های مختلف تماس گرفته شود تا بهترین کیفیت مراقبت و آموزش را به بیماران ارائه دهند.
کار درمانی ذهنی
هدف کاردرمانی در آنسفالیت این است که بیمار را به زندگی روزمره خود بازگرداند. به جای تمرکز بر کارکردهای اولیه مانند حرکت، راه رفتن و صحبت کردن، کاردرمانی ذهنی بر جنبه های ناب زندگی روزمره تمرکز دارد. یک کاردرمانگر به بیمار انسفالیت کمک می کند تا نحوه انجام وظایف اساسی را دوباره بیاموزد. اینها شامل لباس پوشیدن، شستن و نظافت، پختن وعده های غذایی اولیه و اصلاح محیطشان به گونه ای است که برای شرایط آنها مناسب باشد.
زیرا آنسفالیت همچنین ممکن است باعث تحریف شناختی و سایر مسائل ذهنی شود. کاردرمانگران همچنین ممکن است به بیماران کمک کنند تا مهارت های زندگی مانند بودجه بندی، برنامه ریزی و سازماندهی را توسعه دهند.
این وظیفه کاردرمانگر است که اصلاحات یا جایگزین های موثر برای وضعیت بیمار را توصیه کند. این امر زندگی روزمره آنها را آسانتر می کند و به آنها استقلال بیشتری در تشخیص خود می دهد. همچنین ممکن است از درمانگران حرفه ای برای کمک به بیمار در جهت سازگاری با زندگی کاری خود پس از تشخیص مشورت شود.
کاردرمانی جسمی
کاردرمانی جسمی در توانبخشی روی الگوی های فیزیکی و حرکتی کار می کند. کاردرمانی جسمی به بیماران کمک می کند تا کنترل عضلات خود را به دست آورند. درمانگر آنها را آموزش می دهد تا قدرت لازم برای بازگشت به سطح عملکرد قبلی خود را ایجاد کنند. کاردرمانی آنسفالیت همچنین ممکن است به حفظ تعادل و راه رفتن پایدارتر کمک کند. برای بیماران آنسفالیت، کاردرمانی ممکن است شامل یادگیری مجدد عملکردهای ظاهرا ساده باشد. این فعالیت ها شامل راه رفتن، صحبت کردن و حرکت با دقت است.
هدف کاردرمانی جسمی این است که بیمار در حرکات خود مستقل شود و دیگر نیازی به کمک شخص دیگری برای حرکت نداشته باشد.
گفتار درمانی
در موارد شدیدتر آنسفالیت ممکن است به گفتاردرمانی نیاز پیدا کند. گفتار درمانگر کسی است که بر پایه های گفتار تمرکز می کند. هدف آنها این است که به بیمار کمک کنند تا یاد بگیرند که چگونه حرکت دهان خود را برای تشکیل کلمات منسجم و بیان افکار خود هماهنگ کند.
متخصص گفتاردرمانی مشکل گفتار را با زبان، بلع و درک آنچه که فرد می شنود درمان می کند. اگر بیمار مبتلا به آنسفالیت هم با گفتار و هم با درک افراد دیگر مشکل داشته باشد، ممکن است به درمانگرهای گفتار-زبان برای کمک به توانبخشی آنها نیاز داشته باشد.
درمان عصب روانشناختی
آنسفالیت وضعیتی است که مغز را تحت تاثیر قرار می دهد، بنابراین به متخصصان عصب روانشناسی ارجاع داده می شوند. متخصصان عصب روانشناسی به درک علت آنسفالیت بیمار و چگونگی تأثیر آن بر احساسات، رفتار و خلق و خوی بیمار کمک خواهند کرد. اگر بیمار با نوع شدیدتر آنسفالیت دست و پنجه نرم کند، ممکن است در تمرکز، برنامه ریزی، صحبت کردن و به خاطر سپردن مشکل داشته باشد.
این مسائل از طریق کاردرمانی و گفتاردرمانی نیز آشکار خواهد شد. عصب روانشناس ممکن است تشخیص دهد که چرا بیمار در حال مبارزه است و اطلاعات ارزشمندی را برای تیم ارائه دهد.
توانبخشی روانی
مقابله با بیماری های خودایمنی پیاده روی در پارک نیست. تیم توانبخشی آنسفالیت برای بیماران ممکن است هم روانپزشکان و هم روانشناسان را شامل شود. روانپزشکان نقش مهمی در تشخیص آنسفالیت ایفا می کنند زیرا این بیماری مستقیماً بر مغز و عملکردهای آن تأثیر می گذارد. در واقع بسیاری از بیماران ممکن است ابتدا تشخیص خود را از طریق روانپزشک پس از گزارش مشکلات ذهنی نگران کننده یا عملکرد غیر طبیعی دریافت کنند.
علاوه بر تشخیص، روانپزشکان می توانند در توانبخشی آنسفالیت نیز کمک کنند. بیماران انسفالیت ممکن است به اشکال مختلف درمان، از جمله محلول های دارویی و درمان های غیر دارویی نیاز داشته باشند. بنابراین روانپزشکان مکمل کاملی برای روند توانبخشی هستند. هنگامی که عصبروانشناس اطلاعات کافی را ارائه میکند، روانپزشک میتواند برای تسکین و کاهش برخی از علائم دارویی تجویز کند.
نقش روانشناسان در توانبخشی آنسفالیت
توانبخشی روانی نیز شامل روانشناسان خواهد شد. برخلاف تصور رایج، توانبخشی بدون استفاده همزمان از داروها و درمان کامل نمی شود. برای درمان موثر، ضروری است که بیمار مراقبت های روانی نیز دریافت کند. یکی از دلایل اصلی تأثیری است که آگاهی از تشخیص ممکن است بر بیمار داشته باشد. چنین تشخیصی بر سلامت روان بیمار تأثیر می گذارد. این باعث می شود که آنها در مورد زندگی، مسائل مالی و تغییراتی که باید ایجاد کنند، نگران و مضطرب تر شوند. یک روانشناس به آنها کمک می کند تا با زندگی جدید خود سازگار شوند و روی قوی تر شدن ذهنی تمرکز کنند.
از طرف دیگر بیماران مبتلا به آنسفالیت نیز ممکن است با عملکردهای اجرایی دست و پنجه نرم کنند. که شامل برنامه ریزی و سازماندهی به دلیل آشفتگی روانی است تا دلایل عصبی، در این صورت برای توانبخشی بیمار به روانشناس نیاز خواهد بود.
مقاله های مرتبط
مسائل گفتاری و زبانی آنسفالوپاتی