افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی از جدا شدن از افرادی که از نظر عاطفی به آنها وابسته هستند مانند والدین یا عزیزانشان، یا از خانه خود، احساس ترس و اضطراب شدیدی می کنند. علائم اختلال اضطراب جدایی با رشد سنی فرد نامتناسب است و باعث مشکلات قابل توجهی در زندگی روزمره او می شود. برای تشخیص این اختلال، یک متخصص سلامت روان علائم فرد را بر اساس معیارهای تشخیصی خاص ارزیابی می کند و سایر شرایط سلامت روان را که می تواند علائم را توضیح دهد، رد می کند. رایج ترین درمان برای اختلال اضطراب جدایی روان درمانی است، که میتوان به درمان شناختی- رفتاری (CBT) اشاره کرد و در برخی موارد از داروها استفاده می شود.
درمان های اختلال اضطراب جدایی
درمان شناختی-رفتاری (CBT) یک رویکرد روان درمانی است که معمولا برای درمان افسردگی، اختلالات اضطرابی و سایر اختلالات سلامت روان استفاده می شود. هدف CBT آموزش روشهای مختلف تفکر، رفتار و واکنش در برابر شرایطی است که به یک شی یا موقعیتی مرتبط است که باعث ایجاد اضطراب یا ترس می شود. درمان را می توان با یک فرد به تنهایی یا با چندین نفر که اختلال مشابه دارند (CBT گروهی) انجام داد. نشان داده شده است که CBT یک درمان موثر برای اختلالات اضطرابی از جمله اختلال اضطراب جدایی در کودکان و نوجوانان است، که اغلب برای والدین و کودکان بر خلاف داروهای تجویزی، گزینه درمانی ارجح است.
درمان از طریق مواجهه
مواجهه درمانی نوعی از CBT است که بیشتر برای درمان اختلالات اضطرابی استفاده می شود. درمان معمولاً به چهار مرحله تقسیم می شود؛
دستورالعمل: این مرحله شامل افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی و همچنین والدین یا مراقبان آنها می شود که نحوه عملکرد مواجهه درمانی و آنچه را که می توان انتظار داشت را یاد می گیرند. این کمک می کند تا ذهن را در مورد اینکه مواجهه درمانی که می تواند یک ایده استرس زا باشد، راحت کند.
توسعه سلسله مراتب: این مرحله شامل پیشرفت تدریجی از طریق مجموعه ای از تجربیات اضطراب آور است که از تجربیاتی که کمترین اضطراب را تا بیشترین حد ایجاد می کنند، ایجاد می شود. این تجربیات برای هر فرد خاص خواهد بود.
مواجهه مناسب: این مرحله جایی است که فرد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی به ترتیب در معرض یک سری موقعیت های اضطراب زا قرار می گیرد. قرار گرفتن در معرض می تواند به صورت حضوری باشد که گزینه ارجح است، اما اگر این امکان پذیر نباشد، قرار گرفتن در معرض ممکن است خیالی یا از طریق استفاده از واقعیت مجازی باشد.
تعمیم و نگهداری: اینجاست که درسهای آموخته شده در درمان از طریق فرد مبتلا به اضطراب جدایی که در موقعیتهای مشابه خارج از درمان قرار می گیرد، تقویت می شوند. این مرحله مهمی است زیرا تقویت می کند که فرد مبتلا به اضطراب جدایی نیازی به تکیه بر حضور درمانگر برای کمک به کنترل اضطراب خود ندارد.
تحقیقات CBT
یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ به تأثیر طولانی مدت CBT بر کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات اضطرابی، از جمله اختلال اضطراب جدایی پرداخت. این مطالعه نشان داد که CBT در درازمدت با از دست دادن تشخیص های اضطراب فراگیر در ۵۳ درصد از شرکت کنندگان، از دست دادن تشخیص اضطراب اصلی در ۶۳ درصد از شرکت کنندگان، و همچنین کاهش قابل توجه در تمام معیارهای علائم اضطراب مؤثر است. این مطالعه همچنین نشان داد که هیچ تفاوت معناداری در اثربخشی درمان بین CBT فردی و CBT گروهی وجود ندارد.
CBT متمرکز بر احساسات
سازگاری جدیدی با CBT به نام CBT متمرکز بر احساسات (ECBT) به طور خاص برای کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی ایجاد شده است. علاوه بر تمام اجزای CBT سنتی، ECBT همچنین شامل رسیدگی به کاستی های مربوط به احساسات است که در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات اضطرابی شناخته شده است. در طول درمان ECBT، کودکان در معرض سناریوهایی قرار می گیرند که در آنها مضطرب هستند، و همچنین سناریوهایی که ممکن است احساساتی را که در تنظیم آنها مشکل دارند به عنوان مثال خشم را احساس کنند. سپس از آنها در نحوه مدیریت این تجربیات تحریک کننده احساسات حمایت می شود.
یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال ۲۰۱۴ که تفاوت بین CBT گروهی و ECBT گروهی را بررسی کرد، هیچ تفاوت معناداری بین این دو رویکرد در کاهش اضطراب جدایی و علائم اضطراب کلی پیدا نکرد.
درمان برای کودکان خردسال
کودکان زیر ۷ سال فاقد توانایی هایی هستند که کودکان بزرگتر برای مشارکت موثر در درمان هایی مانند CBT دارند. بنابراین، انواع دیگری از مداخله برای درمان موثر کودکان کوچکتر مورد نیاز است.
درمان تعاملی والدین و کودک (PCIT)
هدف درمان تعاملی والد-کودک (PCIT) تغییر شکل الگوهای تعامل بین والدین و فرزندان است که با حفظ علائم مرتبط با رفتارهای مخرب مرتبط است. PCIT برای کمک به درمان اختلال اضطراب جدایی در کودکان خردسال از طریق افزودن تکنیکی به نام تعامل شجاعانه جهتدار (BDI) اقتباس شده است. علاوه بر ایجاد یک نردبان شجاعت که شبیه به تکنیکهایی است که در مواجهه درمانی استفاده میشود، BDI همچنین شامل آموزش مهارتهای “باید” و “نباید” به والدین میشود که متناسب با نیازهای خاص کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی است.
به عنوان مثال، والدین تشویق می شوند تا زمانی که کودک شروع به نزدیک شدن به موقعیت جدایی که قبلاً از آن اجتناب کرده بود، ستایش خود را حفظ کنند. همچنین والدین تشویق می شوند زمانی که کودکان درگیر رفتارهای منفی و مبتنی بر اضطراب هستند، مانند شکایت یا ناله کردن بیش از حد، توجه خود را کنار بگذارند.
تحقیقات PCIT
یک مطالعه به نحوه عملکرد درمان PCIT سازگار با ۳۸ کودک بین ۴ تا ۸ سال پرداخت که همه آنها معیارهای تشخیصی اختلال اضطراب جدایی را داشتند.
این مطالعه نشان داد که ۷۳ درصد از کودکانی که با درمان سازگار شده PCIT تحت درمان قرار گرفته بودند، دیگر معیارهای تشخیص اختلال اضطراب جدایی را ندارند. نتایج تا حد زیادی در یک ویزیت پیگیری ۳ ماهه حفظ شد. والدین کودکان در این مطالعه نیز کاهش قابل توجهی در استرس آنها گزارش کردند.
داروهای تجویزی
دارو به ندرت به عنوان خط اول درمان برای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تجویز می شود زیرا می تواند عوارض جانبی ایجاد کند. با این حال اگر درمان به تنهایی مؤثر نباشد، می تواند بخشی از یک برنامه درمانی باشد. پزشکان ممکن است داروهایی را بدون برچسب تجویز کنند، به این معنی که آنها توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) برای درمان خاص اختلال اضطراب جدایی تایید نشده اند. نشان داده شده است که انواع خاصی از داروهای ضد افسردگی در درمان اختلالات اضطرابی از جمله اختلال اضطراب جدایی در کودکان و نوجوانان موثر هستند. تصور می شود که آنها در کنار درمان به جای خود به خود موثرتر باشند.
اختلالات اضطرابی، مانند اختلال اضطراب جدایی، همزمانی بالایی (وجود دو یا چند اختلال) با سایر اختلالات سلامت روان دارند. افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی ممکن است دارای اختلالات خلقی مانند افسردگی و همچنین اختلال مصرف مواد باشند.
درمان های جایگزین
تحقیقات در مورد اینکه چگونه رویکردهای سلامت مکمل می تواند به فرد در مدیریت اختلال اضطراب کمک کند محدود است. برخی درمان های جایگزین وجود دارند که ممکن است علائم اضطراب را کاهش دهند، اما نباید به عنوان جایگزینی برای روان درمانی و یا داروها استفاده شوند.
مراقبه
تحقیقات نشان می دهد که تمرین مراقبه ممکن است به کاهش اضطراب و افسردگی کمک کند. تکنیکهای مختلفی وجود دارد که میتوان آنها را امتحان کرد، از جمله:
-قرار گرفتن در یک مکان آرام با کمترین حواس پرتی ممکن است.
-گرفتن یک وضعیت خاص و راحت مانند نشستن، دراز کشیدن یا راه رفتن
-یافتن کانون توجه به عنوان مثال، یک کلمه یا مجموعه کلمات خاص انتخاب شده، یک شی یا احساسات نفس
-اتخاذ یک نگرش باز به عنوان مثال، اجازه دادن به عوامل حواس پرتی به طور طبیعی و بدون قضاوت در مورد آنها
با این حال، توجه به این نکته مهم است که اکثر مطالعات فقط بهبود را از نظر علائم اضطراب اندازه گیری می کنند و نه اختلالات اضطرابی را که از نظر بالینی تشخیص داده می شوند.